Vesicle

ˈvesɪkl̩ ˈvesɪkl̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کیسه کوچک، آبدانک، تاولچه، گودال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vesicle

  1. noun A small anatomically normal sac or bladderlike structure (especially one containing fluid)
    Synonyms: cyst, blister, sac, utricle, bladder, cavity, cell

ارجاع به لغت vesicle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vesicle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vesicle

لغات نزدیک vesicle

پیشنهاد بهبود معانی