شکل جمع:
recreationsشکل نوشتاری دیگر این لغت در معنای دوم: re-creation
تفریح، سرگرمی، بازی، استراحت، وسیلهی تفریح
For recreation I go to movies.
برای تفریح به سینما میروم.
Her only recreation was chess.
شطرنج یگانه سرگرمی او بود.
For me, writing is business as well as recreation.
نوشتن برای من هم کسب است هم تفریح.
بازآفرینی، بازسازی، خلق مجدد، احیا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The museum's re-creation of a 19th-century town allowed visitors to experience life in that time period.
بازآفرینی یک شهر قرن نوزدهمی توسط موزه به بازدیدکنندگان امکان داد تا زندگی در آن دورهی زمانی را تجربه کنند.
The movie's recreation of a famous historical event was praised for its attention to detail.
بازآفرینی رویداد تاریخی مشهور در فیلم به دلیل توجه به جزئیات مورد ستایش قرار گرفت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «recreation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/recreation