Recreation Room (or Hall)

    American: ˌrekriˈeɪʃənˈruːmɔːrˈhɒl British: ˌrekrɪˈeɪʃənruːmɔːhɔːl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    countable
    (اتاقی در یک ساختمان عمومی یا محل کار و غیره که افراد می‌توانند در آن به استراحت یا بازی بپردازند) اتاق تفریحی، اتاق سرگرمی، اتاق تفریحات سالم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The basement has a recreation room.
    - یک اتاق تفریحی در زیرزمین قرار دارد.
    - I grabbed some lunch in the cafeteria and played table tennis in the recreation room
    - در کافه‌تریا کمی ناهار خوردم و در اتاق سرگرمی، تنیس روی میز بازی کردم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد recreation room (or hall)

    1. noun play room
      Synonyms: basement, family room, game room, playroom, pool room, rec room, rumpus room

    ارجاع به لغت recreation room (or hall)

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «recreation room (or hall)» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/recreation-room-or-hall

    لغات نزدیک recreation room (or hall)

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند