آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Recreational

ˌrekriˈeɪʃənəl ˌrekrɪˈeɪʃnəl

معنی recreational | جمله با recreational

adjective C2

تفریحی، سرگرمی، فراغت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He spends his recreational time playing the guitar.

او وقت فراغت خود را صرف نواختن گیتار می‌کند.

Hiking and swimming are popular recreational activities in summer.

کوهنوردی و شنا از فعالیت‌های تفریحی محبوب در تابستان هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد recreational

  1. adjective engaged in as a pastime
    Synonyms:

ارجاع به لغت recreational

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «recreational» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/recreational

لغات نزدیک recreational

پیشنهاد بهبود معانی