تفریحی، سرگرمی، فراغت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He spends his recreational time playing the guitar.
او وقت فراغت خود را صرف نواختن گیتار میکند.
Hiking and swimming are popular recreational activities in summer.
کوهنوردی و شنا از فعالیتهای تفریحی محبوب در تابستان هستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «recreational» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/recreational