(ارتش) روز نظافت (پاکداشت) عمومی، روز تمرینها و نمایشهای نظامی
(آمریکا) روز گردش علمی (دانش آموزان یا دانشجویان)
روز فعالیت خوشایند، روز بزکشی
The press had a field day with the senator's confession.
هنگام اعترافات آن سناتور، خبرنگاران با دمشان گردو میشکستند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «field day» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/field day