آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Hobby

ˈhɑːbi ˈhɒbi

شکل جمع:

hobbies

معنی hobby | جمله با hobby

noun countable A2

سرگرمی، کار ذوقی، کاری که کسی بدان عشق و علاقه دارد

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

He is a teacher and his hobby is stamp-collecting.

او معلم است و سرگرمی او تمبر جمع کردن است.

He paints as a hobby.

او برای سرگرمی نقاشی می‌کند.

noun countable

قوش، پرنده‌ی شکاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hobby

  1. noun pleasurable pastime

Collocations

ride a hobby

دنبال سرگرمی یا موضوع مورد‌علاقه‌ی خود رفتن

Idioms

ride a hobby

بیش‌ازحد به کار ذوقی (خواه‌کار) خود علاقه‌مند بودن، در خواه‌کاری زیاده روی کردن

سوال‌های رایج hobby

شکل جمع hobby چی میشه؟

شکل جمع hobby در زبان انگلیسی hobbies است.

ارجاع به لغت hobby

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hobby» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hobby

لغات نزدیک hobby

پیشنهاد بهبود معانی