هوس، هوی و هوس، تلون مزاج، وسواس، خیال، وهم، تغییر ناگهانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the whims of a young poet
هوسهای شاعر جوان
He decided to suppress his whims and study his lessons.
تصمیم گرفت هوسهای خود را سرکوب کند و درسهای خود را مطالعه کند.
whim and desire
ریژوکام
the whims of fate
هوسبازیهای سرنوشت
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «whim» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whim