فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Whim

wɪm wɪm

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

هوس، هوی و هوس، تلون مزاج، وسواس، خیال، وهم، تغییر ناگهانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

the whims of a young poet

هوس‌های شاعر جوان

He decided to suppress his whims and study his lessons.

تصمیم گرفت هوس‌های خود را سرکوب کند و درس‌های خود را مطالعه کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

whim and desire

ریژوکام

the whims of fate

هوس‌بازی‌های سرنوشت

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whim

  1. noun sudden idea
    Synonyms:
    thought notion idea impulse desire urge fancy dream humor disposition inclination freak craze fad fantasy vision passing thought whimsy quirk vagary caprice conceit sport
    Antonyms:
    plan

ارجاع به لغت whim

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whim» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whim

لغات نزدیک whim

پیشنهاد بهبود معانی