گذشتهی ساده:
plannedشکل سوم:
plannedسومشخص مفرد:
plansوجه وصفی حال:
planningشکل جمع:
plansتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ترتیب کاری را دادن، برای انجام کاری آماده شدن، نقشهی چیزی را ریختن
جزئیات چیزی را در نظر گرفتن و از پیش نقشه کشیدن
طبق نقشه، طبق برنامه، بهطور حسابشده
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «plan» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plan