گذشتهی ساده:
set outشکل سوم:
set outسومشخص مفرد:
sets outوجه وصفی حال:
setting outشکل رسمی این لغت در معنای سوم: set something forth
(بهمنظور دستیابی به هدف خاصی) شروع به کار کردن، وارد عمل شدن، قدم در مسیر کاری نهادن، اقدام کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
She set out with the goal of completing her novel by the end of the year.
او با هدف تکمیل رمانش تا پایان سال، شروع به کار کرد.
They set out to raise funds for the local animal shelter.
آنها با هدف جمعآوری بودجه برای پناهگاه حیوانات محلی وارد عمل شدند.
مسافرتی را شروع کردن، ترتیب سفر دادن، (سفر) عازم شدن، راهی شدن، عزیمت کردن، رهسپار شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He set out for the mountains, eager to reach the summit.
او با شوق رسیدن به قله بهسمت کوهستان رهسپار شد.
After weeks of planning, he finally set out for his dream road trip.
پساز هفتهها برنامهریزی، او سرانجام راهی سفر جادهای رویایی خود شد.
(set something out) (بهویژه در نوشتار) بهتفصیل شرح دادن، با جزئیات بیان کردن، تبیین کردن
He set out his arguments to convince the audience.
او استدلالهای خود را با جزئیات بیان کرد تا مخاطبان را متقاعد کند.
The teacher set out the instructions for the project in a clear document.
معلم دستورالعملهای پروژه را در سند واضحی بهتفصیل نگاشته بود.
(set something out) سازماندهی کردن، تنظیم کردن، مرتب کردن، ترتیببندی کردن، منظم ساختن
She set the table out beautifully for the dinner.
او میز را برای شام بهزیبایی چیده بود.
The teacher set the books out on the shelf for easy access.
معلم برای دسترسی آسان، کتابها را بهطور مرتب روی طاقچه سازماندهی کرده بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «set out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/set-out