آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ تیر ۱۴۰۴

    Set Out

    American: ˈsetˈaʊt British: setaʊt

    گذشته‌ی ساده:

    set out

    شکل سوم:

    set out

    سوم‌شخص مفرد:

    sets out

    وجه وصفی حال:

    setting out

    معنی set out | جمله با set out

    phrasal verb C2

    (به‌منظور دستیابی به هدف خاصی) شروع به‌ کار کردن، وارد عمل شدن، قدم در مسیر کاری نهادن، اقدام کردن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    She set out with the goal of completing her novel by the end of the year.

    او با هدف تکمیل رمانش تا پایان سال، شروع به کار کرد.

    They set out to raise funds for the local animal shelter.

    آن‌ها با هدف جمع‌آوری بودجه برای پناهگاه حیوانات محلی وارد عمل شدند.

    phrasal verb

    مسافرتی را شروع کردن، ترتیب سفر دادن، (سفر) عازم شدن، راهی شدن، عزیمت کردن، رهسپار شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    He set out for the mountains, eager to reach the summit.

    او با شوق رسیدن به قله به‌سمت کوهستان رهسپار شد.

    After weeks of planning, he finally set out for his dream road trip.

    پس‌از هفته‌ها برنامه‌ریزی، او سرانجام راهی سفر جاده‌ای رویایی خود شد.

    phrasal verb B2

    (set something out) (به‌ویژه در نوشتار) به‌تفصیل شرح دادن، با جزئیات بیان کردن، تبیین کردن، تشریح کردن

    شکل رسمی: set something forth

    He set out his arguments to convince the audience.

    او استدلال‌های خود را با جزئیات بیان کرد تا مخاطبان را متقاعد کند.

    The teacher set out the instructions for the project in a clear document.

    معلم دستورالعمل‌های پروژه را در سند واضحی به‌تفصیل نگاشته بود.

    phrasal verb

    (set something out) سازماندهی کردن، تنظیم کردن، مرتب کردن، ترتیب‌بندی کردن، منظم ساختن

    She set the table out beautifully for the dinner.

    او میز را برای شام به‌زیبایی چیده بود.

    The teacher set the books out on the shelf for easy access.

    معلم برای دسترسی آسان، کتاب‌ها را به‌طور مرتب روی طاقچه سازماندهی کرده بود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج set out

    گذشته‌ی ساده set out چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده set out در زبان انگلیسی set out است.

    شکل سوم set out چی میشه؟

    شکل سوم set out در زبان انگلیسی set out است.

    وجه وصفی حال set out چی میشه؟

    وجه وصفی حال set out در زبان انگلیسی setting out است.

    سوم‌شخص مفرد set out چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد set out در زبان انگلیسی sets out است.

    ارجاع به لغت set out

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «set out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/set-out

    لغات نزدیک set out

    • - set one's teeth
    • - set one's teeth on edge
    • - set out
    • - set out an argument
    • - set people at loggerheads
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.