فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Set Forth

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • phrasal verb
    گفتن، بیان کردن
  • phrasal verb
    عازم شدن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد set forth

  1. phrasal verb Begin a journey or expedition

ارجاع به لغت set forth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «set forth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/set-forth

لغات نزدیک set forth

پیشنهاد بهبود معانی