آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴

    Program

    ˈproʊɡræm ˈprəʊɡræm

    گذشته‌ی ساده:

    programed

    شکل سوم:

    programed

    سوم‌شخص مفرد:

    programs

    وجه وصفی حال:

    programing

    شکل جمع:

    programs

    معنی program | جمله با program

    noun countable A2

    کامپیوتر برنامه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

    مشاهده

    The engineer designed a sophisticated computer program for data analysis.

    این مهندس برنامه‌ی کامپیوتری پیچیده‌ای برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها طراحی کرد.

    Understanding the underlying instructions is key to debugging the program.

    درک دستورالعمل‌های اساسی، کلید رفع اشکال برنامه است.

    noun countable A2

    انگلیسی آمریکایی برنامه، طرح

    شکل نوشتاری آمریکایی و استرالیایی کلمه‌ی programme است.

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    I watched a fascinating TV program about ancient Persia last night.

    دیشب برنامه‌ی تلویزیونی جذابی درباره‌ی ایران باستان تماشا کردم.

    The festival includes a cultural program with music, dance, and poetry.

    این جشنواره شامل برنامه‌ای فرهنگی با موسیقی، رقص و شعر است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    What is tomorrow's program?

    برنامه‌ی فردا چیست؟

    According to the program, we have to be ready by ten o'clock.

    طبق برنامه باید ساعت ده آماده باشیم.

    the program of tonight's speeches

    برنامه‌ی سخنرانی‌های امشب

    an educational program

    برنامه‌ی آموزشی

    the socialist party's program

    برنامه‌ی حزب سوسیالیست

    noun countable

    دفترچه‌ی برنامه، برگه‌ی اطلاعات برنامه

    The usher handed me a program as I entered the theater.

    مأمور سالن هنگام ورود برگه‌ی اطلاعات را به من داد.

    The event program booklet included a short bio of each speaker.

    در دفترچه‌ی برنامه‌، زندگی‌نامه‌ای کوتاه از هر سخنران نوشته شده بود.

    verb - transitive

    کامپیوتر برنامه نوشتن، برنامه‌نویسی کردن، کدنویسی کردن

    The engineers are programming the robot to perform complex tasks.

    مهندسان در حال برنامه‌نویسی کردن ربات برای انجام وظایف پیچیده هستند.

    He learned how to program in Python.

    او یاد گرفت که چگونه با زبان پایتون کدنویسی کند.

    verb - transitive

    برنامه‌ریزی کردن، برنامه تهیه کردن، در برنامه گنجاندن

    He is programmed to sing tonight.

    طبق برنامه امشب آواز خواهد خواند.

    You have to program your daily activities in advance.

    باید فعالیت‌های روزانه‌ی خود را از پیش برنامه‌ریزی کنی.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    This machine is programmed to start by itself.

    این ماشین تنظیم شده است که خودبه‌خود به‌ کار بیفتد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد program

    1. noun agenda, list
      Synonyms:
      plan schedule list business record calendar listing index catalog details affairs timetable bulletin lineup docket curriculum slate meetings happenings card arrangements plans bill appointments preparations chores syllabus things to do order of business order of events order of the day necessary acts memoranda series of events
    1. noun scheme, plan
      Synonyms:
      plan project design policy procedure order line course plan of action instructions sequence polity
    1. noun performance in medium
      Synonyms:
      show presentation production broadcast
    1. verb plan out; supply instructions
      Synonyms:
      arrange schedule design plan out set up lay out work out calculate figure estimate budget draft list compile process itemize map out set line up register book engage enter edit prioritize slate pencil in compute feed bill lay on formulate get on line poll prearrange
      Antonyms:
      neglect forget

    Collocations

    educational program

    برنامه‌ی آموزشی، دوره‌ی آموزشی

    سوال‌های رایج program

    گذشته‌ی ساده program چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده program در زبان انگلیسی programed است.

    شکل سوم program چی میشه؟

    شکل سوم program در زبان انگلیسی programed است.

    شکل جمع program چی میشه؟

    شکل جمع program در زبان انگلیسی programs است.

    وجه وصفی حال program چی میشه؟

    وجه وصفی حال program در زبان انگلیسی programing است.

    سوم‌شخص مفرد program چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد program در زبان انگلیسی programs است.

    ارجاع به لغت program

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «program» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/program

    لغات نزدیک program

    • - prognostication
    • - prognosticator
    • - program
    • - program analyzer
    • - program cards
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    log on loki long-distance long opening hours longtime merci merciful metrical mildly missy needless newsstand nexus nighttime nighty-night میلیونر قورباغه موذن ایتالیا ضامن ضمانت ضمانت کردن ضمانت‌نامه تضمین تضمین کردن رضایت‌نامه عزم عزیمت عزیمت کردن متملق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.