گذشتهی ساده:
programedشکل سوم:
programedسومشخص مفرد:
programsوجه وصفی حال:
programingشکل جمع:
programsحالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی programme است.
برنامه، دستور، نقشه، روش کار، دستور کار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
the program of tonight's speeches
برنامهی سخنرانیهای امشب
What is tomorrow's program?
برنامهی فردا چیست؟
According to the program, we have to be ready by ten o'clock.
طبق برنامه باید ساعت ده آماده باشیم.
the socialist party's program
برنامهی حزب سوسیالیست
برنامه ی تلویزیونی (یا سینمایی و غیره)، نمایش
an educational program
برنامهی آموزشی
کامپیوتر برنامه نوشتن
برنامه نوشتن، برنامه تهیه کردن، برنامهدار کردن
He is programmed to sing tonight.
طبق برنامه امشب آواز خواهد خواند.
You have to program your daily activities in advance.
باید فعالیتهای روزانهی خود را از پیش برنامهریزی کنی.
This machine is programmed to start by itself.
این ماشین تنظیم شده است که خودبهخود به کار بیفتد.
برنامهی آموزشی، دورهی آموزشی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «program» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/program