آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۶ خرداد ۱۴۰۴

    Poll

    poʊl poʊl pəʊl

    گذشته‌ی ساده:

    polled

    شکل سوم:

    polled

    سوم‌شخص مفرد:

    polls

    وجه وصفی حال:

    polling

    شکل جمع:

    polls

    معنی poll | جمله با poll

    noun countable C1

    رأی، اخذ رأی، رأی‌گیری، نظرسنجی

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    Recent polls indicate that he will not be elected.

    نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد که او انتخاب نخواهد شد.

    The poll is restricted to four days.

    دوره‌ی رأی‌گیری به چهار روز محدود شده است.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    She was elected to the Congress at the head of the poll.

    با آرا بیشتر برای ریاست کنگره انتخابات شد.

    to take an opinion poll

    نظر‌سنجی کردن، آرای عمومی را سنجیدن

    a heavy poll

    آرای زیاد

    Then the voter leaves the polls.

    سپس رأی‌دهنده محل‌ رأی‌گیری را ترک می‌کند.

    on the eve of the poll

    شب قبل از رأی‌گیری

    At the polls, a voter is alone and votes freely.

    در محل اخذ رأی، رأی‌دهنده تنها و آزادانه رأی می‌دهد.

    noun countable

    سر، پشت گردن، پس گردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    He set his hat back on his poll.

    کلاهش را دوباره بر سر گذاشت.

    She was scratching her poll.

    داشت سرش را می‌خاراند.

    verb - transitive

    رای گرفتن، سرشماری کردن، نظرسنجی کردن

    We polled the members of the delegation.

    از اعضای هیئت نمایندگی نظر‌سنجی کردیم.

    70 percent of those polled ...

    70 درصد از کسانی که از آن‌ها نظرخواهی شده بود...

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    the first time women were polled in an English election

    اولین باری که در انتخابات انگلیس از زنان رأی‌گیری به عمل آمد.

    verb - transitive

    رای آوردن، انتخاب شدن

    She polled 30 to 40 percent of the election vote.

    او 30 تا 40 درصد آرای انتخاباتی را آورد.

    His party polled nearly 14 million votes.

    حزب او تقریباً 14 میلیون رأی آورد.

    verb - transitive

    بریدن، چیدن

    to poll a bull's horns

    شاخ‌های گاو را بریدن

    to poll a sheep

    پشم گوسفند را چیدن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    They polled his hair.

    زلف او را زدند.

    They polled his head.

    سر او را بریدند.

    verb - intransitive

    رای دادن

    A million Democrats polled for the Republican candidate.

    یک میلیون دموکرات به نامزد جمهوری‌خواهان رأی دادند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد poll

    1. noun census; tally of answers to questions of opinion
      Synonyms:
      count survey figures vote ballot returns opinion voting canvass sampling
    1. verb take census; question
      Synonyms:
      interview examine survey question register enroll list tally canvass sample ballot vote test the waters send up a balloon

    سوال‌های رایج poll

    معنی poll به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی poll در زبان فارسی به «نظرسنجی» یا «رأی‌گیری» ترجمه می‌شود.

    poll به فرایندی گفته می‌شود که طی آن نظرات، دیدگاه‌ها یا انتخاب‌های گروهی از افراد درباره‌ی یک موضوع خاص جمع‌آوری و تحلیل می‌گردد. این ابزار به ویژه در حوزه‌های سیاست، بازاریابی، رسانه‌ها و تحقیقات اجتماعی کاربرد گسترده‌ای دارد و کمک می‌کند تا دیدگاه عمومی نسبت به مسائل مختلف به‌صورت دقیق‌تر درک شود.

    در زمینه‌ی سیاسی، poll معمولاً به نظرسنجی‌های انتخاباتی اشاره دارد که برای پیش‌بینی نتایج انتخابات یا بررسی محبوبیت نامزدها و احزاب انجام می‌شود. نتایج این نظرسنجی‌ها می‌تواند تاثیر زیادی بر استراتژی‌های کمپین‌های انتخاباتی و تصمیم‌گیری‌های سیاسی داشته باشد. به همین دلیل، دقت و روش‌شناسی انجام poll اهمیت بسیار زیادی دارد.

    pollها ممکن است به شکل‌های مختلفی مانند پرسشنامه‌های آنلاین، تلفنی، حضوری یا حتی از طریق رسانه‌های جمعی انجام شوند. جمع‌آوری داده‌های صحیح و نمونه‌گیری مناسب از جمعیت هدف، از عوامل کلیدی موفقیت یک نظرسنجی معتبر است.

    در حوزه‌های دیگر مانند بازاریابی و تحقیقات بازار، poll به شرکت‌ها کمک می‌کند تا نیازها، ترجیحات و رفتار مشتریان را بهتر بشناسند و محصولات یا خدمات خود را بر اساس این اطلاعات بهبود بخشند. همچنین در رسانه‌ها، نظرسنجی‌ها به عنوان ابزار تحلیل افکار عمومی در مورد مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به کار می‌روند.

    poll به عنوان یک روش علمی و کارآمد برای فهم دیدگاه‌ها و رفتارهای جمعی، نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های فردی، سازمانی و اجتماعی ایفا می‌کند و به افزایش شفافیت و مشارکت در جوامع مدرن کمک می‌کند.

    گذشته‌ی ساده poll چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده poll در زبان انگلیسی polled است.

    شکل سوم poll چی میشه؟

    شکل سوم poll در زبان انگلیسی polled است.

    شکل جمع poll چی میشه؟

    شکل جمع poll در زبان انگلیسی polls است.

    وجه وصفی حال poll چی میشه؟

    وجه وصفی حال poll در زبان انگلیسی polling است.

    سوم‌شخص مفرد poll چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد poll در زبان انگلیسی polls است.

    ارجاع به لغت poll

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «poll» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/poll

    لغات نزدیک poll

    • - polka dot
    • - polkadot
    • - poll
    • - poll tax
    • - pollard
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    scopolamine hysteric hysterics organic thematic think twice thirster thought-provoking thoughtfulness through throw a tantrum throw in the towel hospitality huge effect hugo فانوس‌ماهی زمردماهی شش‌ماهی لای‌ماهی صحنه‌آرایی صحه صداع صدمه مصدوم ضخیم ضخامت طرز تلفظ مرغوبیت راغب
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.