گذشتهی ساده:
timetabledشکل سوم:
timetabledسومشخص مفرد:
timetablesوجه وصفی حال:
timetablingشکل جمع:
timetablesبرنامهی زمانبندی، جدول زمانی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی متوسط
We need to revise the timetable because the meeting was postponed.
باید جدول زمانی را بازبینی کنیم چون جلسه به تعویق افتاده است.
The project manager created a detailed timetable to keep everything on track.
مدیر پروژه، جدول زمانی دقیقی تهیه کرد تا همهچیز طبق برنامه پیش برود.
انگلیسی بریتانیایی برنامهی حرکت (اتوبوس، قطار، هواپیما)
در انگلیسی آمریکایی از schedule استفاده میشود.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
You can check the train timetable online before buying your ticket.
میتوانی قبلاز خرید بلیت، برنامهی حرکت قطارها را بهصورت آنلاین بررسی کنی.
The airline has changed its flight timetable for the winter season.
شرکت هواپیمایی برنامهی پروازهایش را برای فصل زمستان تغییر داده است.
انگلیسی بریتانیایی برنامه (درسی)
در انگلیسی آمریکایی از schedule استفاده میشود.
I lost my school timetable, so I don’t know what class comes next.
برنامهی مدرسهام را گم کردم، پس نمیدانم کلاس بعدی چیست.
The teacher asked us to check the timetable to see when the exam is.
معلم از ما خواست برنامهی درسی را چک کنیم تا ببینیم امتحان چه زمانی است.
انگلیسی بریتانیایی زمانبندی کردن، برنامهریزی کردن، در برنامه قرار دادن
در انگلیسی آمریکایی و همچنین بریتانیایی از schedule استفاده میشود.
The conference was timetabled months in advance to avoid any conflicts.
کنفرانس چند ماه زودتر زمانبندی شده بود تا هیچ تداخلی پیش نیاید.
The meetings are timetabled to start right after lunch.
جلسات طوری برنامهریزی شدهاند که بلافاصله بعداز ناهار شروع شوند.
شکل جمع timetable در زبان انگلیسی timetables است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «timetable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/timetable