امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Timeworn

ˈtaɪmwɔːrn ˈtaɪmwɔːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
کهنه، قدیمی، فرسوده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد timeworn

  1. adjective Old
    Synonyms:
    antiquated ancient old antique hoary age-old antediluvian aged archaic battered dated olden old-time venerable trite weathered
  1. adjective Trite
    Synonyms:
    hackneyed clichéd banal commonplace stale overused shopworn threadbare tired trite well-worn bromidic corny musty overworked platitudinal platitudinous stereotyped stereotypic stereotypical cliched old-hat warmed-over worn-out stock

ارجاع به لغت timeworn

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «timeworn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/timeworn

لغات نزدیک timeworn

پیشنهاد بهبود معانی