امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stereotyped

American: ˈsteriəˌtaɪpt British: ˈsterɪətaɪpt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
(مجازاً) تقلید‌شده، فاقد نبوغ و ابتکار، دارای رفتار قالبی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- stereotyped pictures of teachers
- تصویرهای کلیشه‌ای معلم‌ها
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stereotyped

  1. adjective standard, conventional
    Synonyms:
    banal clichéd cliché-ridden commonplace corny dull hackneyed mass-produced ordinary overused platitudinous played out stale standardized stock threadbare tired trite unoriginal well-worn worn-out worn thin
    Antonyms:
    different dissimilar unconventional unlike

ارجاع به لغت stereotyped

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stereotyped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stereotyped

لغات نزدیک stereotyped

پیشنهاد بهبود معانی