گذشتهی ساده:
stereotypedشکل سوم:
stereotypedسومشخص مفرد:
stereotypesوجه وصفی حال:
stereotypingشکل جمع:
stereotypesکلیشه (تفکر قالب)
Many movies still rely on gender stereotypes.
بسیاری از فیلمها هنوز هم بر کلیشههای جنسیتی تکیه دارند.
That novel is full of stereotype characters.
آن رمان پر از شخصیتهای کلیشهای است.
racial stereotypes
کلیشههای نژادی
کلیشهسازی کردن، تفکر قالبی داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The media often stereotypes certain ethnicities.
رسانهها اغلب درمورد قومیتهای خاصی تفکر قالبی دارند.
Movies often stereotype teenagers as lazy or rebellious.
فیلمها اغلب نوجوانان را تنبل یا یاغی کلیشهسازی میکنند.
Don't stereotype her based on her appearance alone.
تنها بر اساس ظاهرش کلیشه نکنید.
شکل جمع stereotype در زبان انگلیسی stereotypes است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stereotype» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stereotype