گذشتهی ساده:
standardizedشکل سوم:
standardizedسومشخص مفرد:
standardizesوجه وصفی حال:
standardizingمتعارف کردن، همگون کردن
با معیار معینی سنجیدن و طبقهبندی کردن، مطابق درجه معینی درآوردن، مرسوم کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a standardized program for all of our schools
برنامهی استاندهشده برای همهی مدارس ما
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «standardize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/standardize