فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Substandard

sʌbˈstændərd ˌsʌbˈstændəd

صفت تفضیلی:

more substandard

صفت عالی:

most substandard

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective

زیر معیار یا مقیاس معمول یا قانونی، زیر استانده، زیر استاندارد، بد ساخت، بنجل

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

substandard goods

کالاهای غیراستاندارد

adjective

(زبانشناسی) رجوع شود به: nonstandard

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد substandard

  1. adjective inferior
    Synonyms:
    bad poor cheap inadequate unacceptable below average below par subpar below standard second-rate low-grade lousy base shoddy junk lemon

لغات هم‌خانواده substandard

ارجاع به لغت substandard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «substandard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/substandard

لغات نزدیک substandard

پیشنهاد بهبود معانی