آخرین به‌روزرسانی:

سرمربی به انگلیسی

معنی

معادل انگلیسی لغت:
پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج سرمربی

سرمربی به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «سرمربی» در زبان انگلیسی به head coach ترجمه می‌شود.

سرمربی بالاترین مقام فنی در یک تیم ورزشی است و وظیفه‌ی هدایت، برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری تاکتیکی و مدیریتی تیم را بر عهده دارد. او نه‌تنها مسئول تمرینات و آماده‌سازی بازیکنان است، بلکه در کنار زمین، تصمیم‌گیرنده‌ی اصلی درباره‌ی ترکیب، تغییرات بازیکنان و تاکتیک‌هاست. در بسیاری از تیم‌های حرفه‌ای، سرمربی نقشی کلیدی و تعیین‌کننده در موفقیت یا شکست تیم دارد.

سرمربی باید ترکیبی از دانش فنی، تجربه، قدرت رهبری و مهارت‌های روان‌شناختی را داشته باشد. او باید بتواند نه‌تنها بازیکنان را از نظر بدنی و تاکتیکی آماده کند، بلکه روحیه‌ی تیم را در شرایط سخت بالا نگه دارد. یک سرمربی موفق کسی است که بتواند با هر بازیکن به شیوه‌ای متناسب ارتباط برقرار کند، اعتماد به‌نفس آن‌ها را تقویت کند و تیم را به یک واحد منسجم و هدفمند تبدیل کند. نقش او در دوران بحران، پس از شکست‌ها یا در آستانه‌ی مسابقات بزرگ، به‌مراتب پررنگ‌تر و حیاتی‌تر می‌شود.

در بسیاری از رشته‌های ورزشی مانند فوتبال، بسکتبال، والیبال یا کشتی، نام سرمربی‌ها گاه هم‌تراز یا حتی مشهورتر از ستاره‌های تیم می‌شود. افراد مشهوری مانند الکس فرگوسن، پپ گواردیولا، یورگن کلوپ یا خولیو ولاسکو، با سبک کاری منحصربه‌فرد خود، نه‌تنها تیم‌هایشان را به موفقیت رسانده‌اند، بلکه تحولی در نگاه جهانی به مفهوم مربیگری ایجاد کرده‌اند. سرمربی‌ها گاهی نقش استراتژیست دارند و گاهی پدرانه، روحیه‌بخش و الهام‌بخش ظاهر می‌شوند.

سرمربی فقط یک مدیر فنی نیست، بلکه رهبر یک گروه از انسان‌هایی با شخصیت‌ها، احساسات و توانایی‌های متفاوت است. او باید توان هماهنگ‌سازی این تفاوت‌ها، شناخت لحظه‌های حساس و استفاده از پتانسیل فردی و جمعی را داشته باشد.

سرمربی‌گری نه فقط یک شغل، بلکه هنری است که نیازمند شهود، دانش و تجربه‌ی عمیق انسانی است.

ارجاع به لغت سرمربی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرمربی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سرمربی

لغات نزدیک سرمربی

پیشنهاد بهبود معانی