با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

سرحال به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • سرزنده
  • فونتیک فارسی

    sarehaal
  • صفت
    sprightly, lively, cheerful, cheery, alive, fresh, playful, buoyant, jocose, high, high-spirited, frisky, animated, gamy, fit, cock-a-hoop, euphoric, racy, effervescent, jolly, jaunty, perky, jazzy, ebullient, cloud nine, chirpy, upbeat, chipper, as fresh as a daisy
    • - ناگهان تماشاچیان دوباره سرحال آمدند.

    • - Suddenly, the audience came alive again.
    • - امروز معلممان سرحال بود.

    • - Today, our teacher was cheerful.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد سرحال

ارجاع به لغت سرحال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرحال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سرحال

لغات نزدیک سرحال

پیشنهاد بهبود معانی