گذشتهی ساده:
differentiatedشکل سوم:
differentiatedسومشخص مفرد:
differentiatesوجه وصفی حال:
differentiatingفرق گذاشتن، فرق قائل شدن، دیفرانسیل تشکیل دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
مشتق گرفتن، فرق گذاشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The qualities that differentiated her.
ویژگیهایی که او را دگرسان (متفاوت) میکرد.
Can you differentiate between these two colors?
آیا میتوانی این دو رنگ را از هم تشخیص بدهی؟
This carpet's design differentiates it from the others.
طرح این فرش آن را از سایر فرشها متمایز میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «differentiate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/differentiate