آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۴ خرداد ۱۴۰۳

    Differentiation

    ˌdɪfərenʃiˈeɪʃn ˌdɪfərenʃiˈeɪʃn

    شکل جمع:

    differentiations

    معنی differentiation | جمله با differentiation

    noun countable uncountable

    تفکیک (عمل نشان دادن یا یافتن تفاوت بین چیزهایی که مقایسه می‌شوند)

    The teacher emphasized the importance of differentiation between fact and opinion in writing.

    معلم بر اهمیت تفکیک بین واقعیت و عقیده در نوشتن تأکید کرد.

    It is important to make a clear differentiation between right and wrong.

    مهم است که بین درست و غلط تفکیک قائل شویم.

    noun countable uncountable

    تمایز (متفاوت بودن با سایر چیزهای مشابه)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    the differentiation of our products from those of the other manufacturers

    تمایز محصولات ما نسبت به فرآورده‌های سازندگان دیگر

    The key to successful branding is effective product differentiation.

    کلید موفقیت در برندسازی، تمایز مؤثر محصول است.

    noun uncountable

    زیست‌شناسی تمایز، دگرسان‌سازی (در سلول‌ها یا بافت‌ها)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

    مشاهده

    During embryonic development, cellular differentiation occurs to establish distinct cell types and tissues.

    در طول رشد جنینی، تمایز سلولی برای ایجاد انواع و بافت‌های سلولی متمایز رخ می‌دهد.

    Researchers continue to study the complex mechanisms behind cell differentiation.

    محققان به بررسی مکانیسم‌های پیچیده‌ی پشت دگرسان‌سازی سلولی ادامه می‌دهند.

    noun countable uncountable

    ریاضی مشتق‌گیری

    The process of differentiation allows us to find the slope of a curve.

    فرایند مشتق‌گیری به ما امکان می‌دهد شیب منحنی را پیدا کنیم.

    Differentiation is a fundamental concept in calculus.

    تمایز مفهومی اساسی در حسابان است.

    noun uncountable

    زمین‌شناسی تفریق (فرایندهایی که در طی آن‌ها انواع مختلف سنگ‌ها از یک ماگمای واحد به وجود می‌آیند)

    The differentiation of the magma led to the formation of diverse rock types.

    تفریق ماگما منجر به تشکیل انواع سنگ‌های متنوع شد.

    The process of differentiation is crucial in determining the characteristics of a rock.

    فرایند تفریق در تعیین ویژگی‌های یک سنگ بسیار مهم است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد differentiation

    1. noun the act or an instance of distinguishing
      Synonyms:
      distinction discrimination separation specialization specialisation particularism egohood personship

    لغات هم‌خانواده differentiation

    noun
    difference, differentiation
    adjective
    different
    verb - intransitive
    differ
    verb - transitive
    differentiate
    adverb
    differently

    سوال‌های رایج differentiation

    شکل جمع differentiation چی میشه؟

    شکل جمع differentiation در زبان انگلیسی differentiations است.

    ارجاع به لغت differentiation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «differentiation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/differentiation

    لغات نزدیک differentiation

    • - differential windlass
    • - differentiate
    • - differentiation
    • - differentiator
    • - differently
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    New York nevertheless nail technician navigator NBD nell nero growth stimulate still water stewardship stoplight sponge solitary platitude قبض قد گشنیز قلمبه قیراط فراکسیون فرشته‌ی مقرب قبح تقبیح تقبیح کردن قباحت مغرور فیزیوتراپی فیزیولوژی اغماض
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.