شکل جمع:
discriminationsتمیز، فرقگذاری، تبعیض
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبعیض، فرقگذاری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He showed discrimination in his choice of clothes.
او در انتخاب جامه خوشسلیقگی و خبرگی نشان داد.
He showed a lack of discrimination in the way he decorated the house.
او در تزیین خانه از خود بدسلیقگی نشان داد.
These computers are capable of sound and shape discrimination.
این کامپیوترها قادر به شناختن فرق بین صدا و شکل میباشند.
Discrimination on the basis of race or religion or gender is against the law.
تبعیض بر مبنای نژاد یا مذهب یا جنسیت خلاف قانون است.
discrimination against (or in favor of) someone
تبعیض علیه (یا له) کسی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «discrimination» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/discrimination