فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Percipience

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
دریافت، درک، فراست، بینش، ادراک، احساس، حس تشخیص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد percipience

  1. noun skill in perceiving, discriminating, or judging
    Synonyms:
    discernment discrimination acumen shrewdness sagacity astuteness keenness eye wit perception perspicacity penetration clear-sightedness perceptiveness percipiency nose sageness

ارجاع به لغت percipience

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «percipience» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/percipience

لغات نزدیک percipience

پیشنهاد بهبود معانی