امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Sageness

    seɪdʒ.nəs seɪdʒ.nəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    عقل، معرفت، دانایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - Her sageness and experience made her the perfect candidate for the leadership role.
    - دانایی و تجربه‌اش او را به کاندیدایی عالی برای نقش رهبری تبدیل کرده بود.
    - the sageness of the old man
    - معرفت پیرمرد
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد sageness

    1. noun skill in perceiving, discriminating, or judging
      Synonyms:
      discernment discrimination acumen shrewdness sagacity astuteness keenness penetration wit eye perspicacity perceptiveness clear-sightedness nose percipience percipiency
    1. noun deep, thorough, or mature understanding
      Synonyms:
      wisdom insight sagacity sapience profundity sagaciousness

    ارجاع به لغت sageness

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sageness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sageness

    لغات نزدیک sageness

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه