Profundity

prəˈfʌndəti prəˈfʌndəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
عمق، ژرفا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد profundity

  1. noun Depth
    Synonyms: deepness, depth, profoundness, pitch, astuteness, lowness
  2. noun Perception
    Synonyms: sagacity, acuity, insight, sagaciousness, profoundness, reconditeness, sageness, sapience, abstruseness, authority, wisdom, bottomlessness, abstrusity, fathomlessness, indecipherability
    Antonyms: superficiality

ارجاع به لغت profundity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «profundity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/profundity

لغات نزدیک profundity

پیشنهاد بهبود معانی