آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Authority

əˈθɔːrəti ɔːˈθɒrəti

شکل جمع:

authorities

معنی authority | جمله با authority

noun B2

قدرت، نفوذ، سلطه، مرجعیت، اقتدار، توانایی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

The leader must be a person of authority.

رهبر باید شخصی صاحب‌نفوذ باشد.

Could I speak to someone in authority please?

می‌توانم با شخصی بانفوذ صحبت کنم؟

noun

حق، اختیار، اجازه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

under the authority of, under somebody's authority

تحت مسئولیت (زیر نظر)، بر عهده‌ی

noun

(به‌طور معمول جمع) مقامات، مراجع، اولیای امور، صاحبان قدرت

noun

(کتاب) مرجع، مأخذ، (شخص) صاحب نظر، (شخص) مرجع

have it on good authority

اطلاع موثق داشتن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد authority

لغات هم‌خانواده authority

سوال‌های رایج authority

شکل جمع authority چی میشه؟

شکل جمع authority در زبان انگلیسی authorities است.

ارجاع به لغت authority

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «authority» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/authority

لغات نزدیک authority

پیشنهاد بهبود معانی