Pundit

ˈpʌndɪt ˈpʌndɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
صاحب‌نظر، وارد‌به‌کار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pundit

  1. noun person who is authority
    Synonyms: auger, bookworm, brain, buff, cereb, cognoscenti, egghead, expert, intellectual, learned one, philosopher, professor, savant, scholar, solon, teacher, thinker
    Antonyms: amateur

ارجاع به لغت pundit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pundit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pundit

لغات نزدیک pundit

پیشنهاد بهبود معانی