امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Savant

səˈvɑːnt / / sæ- ˈsævnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
دانشمند، دانا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد savant

  1. noun scholar
    Synonyms: academic, bookworm, brain, egghead, expert, intellect, intellectual, learned person, learner, master, philosopher, pundit, sage, wise person

ارجاع به لغت savant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «savant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/savant

لغات نزدیک savant

پیشنهاد بهبود معانی