امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Egghead

ˈeɡhed ˈeɡhed
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( intellectual =) روشن‌فکر، دارای افکار بلند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد egghead

  1. noun intellectual
    Synonyms: bluestocking, bookworm, brain, geek, genius, highbrow, know-it-all, longhair, rocket scientist, scholar, thinker

ارجاع به لغت egghead

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «egghead» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/egghead

لغات نزدیک egghead

پیشنهاد بهبود معانی