شکل جمع:
geeksباهوش منفور، روشنفکر منفور، خردمند مغضوب
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
When I was in high school, I was considered a geek because I was always focused on my studies and didn't care about being popular.
وقتی دبیرستانی بودم، من را باهوش منفور میدانستند، زیرا همیشه روی درسهایم متمرکز بودم و به محبوبیت اهمیت نمیدادم.
Despite being considered a geek by her classmates, she focused on her studies rather than fashion trends.
برخلاف اینکه همکلاسیهایش او را روشنفکر منفور میدانستند، به جای ترندهای مد، روی درسهایش تمرکز کرد.
تکنولوژی کامپیوتر گیک، خوره (شخص متخصص و یا علاقهمند به دنیای کامپیوتر و دیجیتال)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کامپیوتر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The tech company hired a team of geeks to develop their new software.
این شرکت فناوری تیمی از گیکها را برای توسعهی نرمافزار جدید خود استخدام کرد.
My brother is a computer geek and spends hours coding.
برادر من خورهی کامپیوتر است و ساعتها به برنامهنویسی میپردازد.
قدیمی بازیگر نقش زننده (بازیگری که نقشهای زننده و مشمئزکننده ایفا میکند (مثلاً کلهی مرغ یا مار زنده را گاز میگیرد))
The geek shocked the audience when he bit the head off a live chicken.
بازیگر نقش زننده وقتی سر مرغ زنده را گاز گرفت تماشاگران را شوکه کرد.
The geek's wild act included biting the head off a live snake, much to the horror of the spectators.
نقش وحشیانهی این بازیگر نقش زننده مشتمل بر گاز گرفتن سر یک مار زنده بود که باعث وحشت تماشاگران شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «geek» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/geek