هی، هین (که در موقع راندن اسب و گاو گفته میشود)،صدای هیوهین کردن (برای راندن حیوان) هین کردن، هوس، هوسرانی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The cow geed when she should have hawed.
گاو به جای اینکه به دست چپ برود، به دست راست چرخید.
Gee, is it you?
عجب! این تو هستی؟
He gave me two gee.
او به من دو هزار دلار داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «gee» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/gee