شکل جمع:
scholarsپژوهشگر، محقق، دانشمند، دانشپژوه، عالم
He became a respected scholar in the field of linguistics.
او در زمینهی زبانشناسی به دانشپژوه معتبری تبدیل شد.
Many scholars contributed to the new scientific theory.
بسیاری از دانشمندان در نظریهی علمی جدید سهم داشتند.
a great Persian scholar
یک دانشمند بزرگ ایرانی
a Renaissance scholar
ویژهگر دورهی رنسانس
a Mark Twain scholar
ویژهگر مارک تواین
درسخوان، اهل مطالعه، شاگرد زرنگ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Not every scholar excels in sports.
هر فرد درسخوانی در ورزش موفق نیست.
She wants her children to grow up as good scholars.
او میخواهد فرزندانش به افرادی اهل مطالعه تبدیل شوند.
شکل جمع scholar در زبان انگلیسی scholars است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «scholar» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scholar