امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Disciple

dɪˈsaɪpl dɪˈsaɪpl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    disciples

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پیرو، مرید، شاگرد، پسوا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- Plato was one of the disciples of Socrates.
- افلاطون یکی از مریدان سقراط بود.
- In my youth, I was a disciple of Sartre.
- من در جوانی پیرو (تعالیم) سارتر بودم.
noun countable
پیرو حضرت عیسی، حواری
- one of Christ's disciples
- یکی از حواریون مسیح
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disciple

  1. noun believer, follower
    Synonyms:
    supporter follower believer fan student convert devotee enthusiast adherent pupil partisan booster zealot attendant witness proselyte votary cohort apostle rooter satellite sectary learner catechumen groupie sectator buff nut junkie hound freak fiend bug
    Antonyms:
    god

ارجاع به لغت disciple

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disciple» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disciple

لغات نزدیک disciple

پیشنهاد بهبود معانی