آخرین به‌روزرسانی:

Adherent

ədˈhɪrnt ədˈhɪərənt

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective

گیاه‌شناسی به‌هم چسبیده، تابع، پیرو، هواخواه، طرفدار

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

an adherent of Islam

پیرو مذهب اسلام

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد adherent

  1. noun supporter or follower
    Synonyms:
    fan supporter backer enthusiast advocate devotee believer disciple aficionado card-carrying member hanger-on

ارجاع به لغت adherent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adherent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/adherent

لغات نزدیک adherent

پیشنهاد بهبود معانی