تبعیت، پیروی، اقتدا، رعایت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
his adherence to religion
پیروی او از مذهب
The strict adherence to rules is necessary for a well-functioning society.
رعایت دقیق قوانین برای جامعهای خوب ضروری است.
وفاداری، پایبندی، هواداری، هواخواهی، دنبالهروی، چسبندگی، چسبش، الصاق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His lack of adherence to company policies led to his termination from the job.
عدم پایبندی او به سیاستهای شرکت منجر به پایان کار او شد.
the adherence of paint to wood
چسبندگی رنگ به چوب
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «adherence» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/adherence