آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Fidelity

fɪˈdeləti fɪˈdeləti

شکل جمع:

fidelities

معنی fidelity | جمله با fidelity

noun uncountable formal

وفاداری، پایبندی، صداقت، راستی، وفا

a dog's fidelity to its master

وفاداری سگ به صاحبش

She valued fidelity above all else in her relationships.

او برای پایبندی بیش از هر چیز در روابط خود ارزش قائل بود.

noun uncountable

وضوح، قرابت عملکردی، نزدیکی (به نسخه‌ی اصلی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The artist's fidelity to the original painting was remarkable.

قرابت عملکردی هنرمند به نقاشی اصلی قابل توجه بود.

High fidelity audio equipment enhances the listening experience.

تجهیزات صوتی با وضوح بالا، تجربه‌ی شنیداری را افزایش می‌دهند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد fidelity

  1. noun faithfulness in a relationship
    Synonyms:

سوال‌های رایج fidelity

شکل جمع fidelity چی میشه؟

شکل جمع fidelity در زبان انگلیسی fidelities است.

ارجاع به لغت fidelity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fidelity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fidelity

لغات نزدیک fidelity

پیشنهاد بهبود معانی