با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Piety

ˈpaɪəti ˈpaɪəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    پارسایی، پرهیز‌گاری، خداترسی، تقوا
    • - His pieties had made him popular to all.
    • - اعمال زاهدانه‌اش او را محبوب همه کرده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد piety

  1. noun devotion, religiousness
    Synonyms: allegiance, application, ardor, belief, devoutness, docility, dutifulness, duty, faith, fealty, fervor, fidelity, godliness, grace, holiness, loyalty, obedience, passion, religion, religiosity, reverence, sanctity, veneration, zeal
    Antonyms: impiety, irreverence

ارجاع به لغت piety

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «piety» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/piety

لغات نزدیک piety

پیشنهاد بهبود معانی