امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Ardor

    American: ˈɑːrdər British: ˈɑːdə
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی ardour است.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    گرمی، حرارت، تب و تاب، شوق، غیرت، سوز، اشتیاق، تندوتیزی، جانفشانی، آتش، گرما، حرارت شدید، خونگرمی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - Leyli looked at Majnoon with ardor.
    - لیلی نگاه پر تب‌و‌تابی به مجنون افکند.
    - Their parents' objection did not diminish the ardor of their love.
    - مخالفت والدین حرارت عشق آنان را کم نکرد.
    - Old age has not cooled his ardor for politics.
    - کهولت از اشتیاق او به سیاست نکاسته است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ardor

    1. noun enthusiasm
      Synonyms:
      enthusiasm eagerness passion zeal fervor spirit warmth feeling intensity keenness fire zest verve gusto devotion earnestness heat avidity jazz pep talk zing oomph fierceness turn on vehemence weakness
      Antonyms:
      indifference coolness coldness frigidity

    ارجاع به لغت ardor

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ardor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ardor

    لغات نزدیک ardor

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی