آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Oomph

ʊmf ʊmf ʊmf ʊmf

معنی oomph | جمله با oomph

noun uncountable informal

جاذبه، جذبه، دلربایی، نشاط، سرزندگی، انرژی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

She added an extra oomph to her performance.

او دلربایی بیشتری به اجرایش اضافه کرد.

The athlete's determination and oomph helped her win the race.

عزم و سرزندگی ورزشکار به او کمک کرد مسابقه را برنده شود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد oomph

ارجاع به لغت oomph

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «oomph» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/oomph

لغات نزدیک oomph

پیشنهاد بهبود معانی