آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ فروردین ۱۴۰۴

    Initiative

    ɪˈnɪʃətɪv ɪˈnɪʃətɪv

    شکل جمع:

    initiatives

    معنی initiative | جمله با initiative

    noun countable C1

    طرح، برنامه، اقدام، ابتکار

    The company’s latest initiative focuses on reducing energy consumption.

    آخرین ابتکار شرکت بر کاهش مصرف انرژی تمرکز دارد.

    This environmental initiative encourages people to recycle more.

    این برنامه‌ی زیست‌محیطی مردم را به بازیافت بیشتر ترغیب می‌کند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The government launched a new initiative to combat unemployment.

    دولت، طرحی نو برای مقابله با بیکاری راه‌اندازی کرد.

    noun uncountable C1

    ابتکار عمل، قوه‌ی تشخیص، توانایی تصمیم‌گیری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    He lacks initiative and waits to be told every step.

    او فاقد توانایی تصمیم‌گیری است و منتظر می‌ماند تا هر کاری به او گفته شود.

    Employers value workers who can take the initiative without constant supervision.

    کارفرمایان برای کارکنانی که می‌توانند بدون نظارت دائم ابتکار عمل داشته باشند، ارزش قائلند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    through his initiative the project was put into effect.

    طرح به ابتکار او به اجرا درآمد.

    noun singular C1

    ابتکار عمل، دست بالا، فرصت، پیش‌دستی

    By responding quickly to the crisis, the company regained the initiative.

    با واکنش سریع به بحران، شرکت توانست دوباره دست بالا را به‌دست آورد.

    She took the initiative and launched a campaign before anyone else.

    او پیش‌دستی کرد و قبل‌از دیگران کمپینی راه‌اندازی کرد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    If we don’t act now, we’ll lose the initiative to our competitors.

    اگر الان اقدام نکنیم، ابتکار عمل را به رقبا واگذار خواهیم کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد initiative

    1. noun eagerness to do something
      Synonyms:
      energy enthusiasm drive ambition vigor push dynamism action enterprise resourcefulness resource leadership gumption spunk moxie steam get-up-and-go originality punch inventiveness
      Antonyms:
      indifference lethargy

    Collocations

    show initiative

    ابتکار عمل نشان دادن

    slight initiative

    ابتکار جزئی

    Idioms

    take the initiative

    پیش‌قدم شدن، آغازکننده بودن، ابتکار عمل را به دست گرفتن

    سوال‌های رایج initiative

    شکل جمع initiative چی میشه؟

    شکل جمع initiative در زبان انگلیسی initiatives است.

    ارجاع به لغت initiative

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «initiative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/initiative

    لغات نزدیک initiative

    • - initiated
    • - initiation
    • - initiative
    • - initiatory
    • - inject
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.