سومشخص مفرد:
initiatesوجه وصفی حال:
initiatingآغازشده، شروعشده
the initiated negotiations
مذاکرات شروعشده
the initiated enquiry
استفسار آغازشده
(پس از طی شدن تشریفات به سازمان و بنیاد و غیره) واردشده، پذیرششده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the initiated artist
هنرمند واردشده
the initiated member of the club
عضو پذیرششدهی باشگاه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «initiated» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/initiated