شکل جمع:
initiationsآغاز، شروع
The initiation of the project was delayed due to financial issues.
آغاز این پروژه بهدلیل مشکلات مالی به تأخیر افتاد.
The initiation of negotiations between the two countries brought hope for peace.
شروع مذاکرات بین دو کشور، امید به صلح را زنده کرد.
ورود، آشنایی اولیه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The initiation of young students into classical music is an important part of their education.
آشنایی اولیهی دانشآموزان با موسیقی کلاسیک، بخش مهمی از آموزش آنهاست.
Her initiation into the world of professional photography began with a simple camera.
ورود او به دنیای عکاسی حرفهای با دوربین سادهای آغاز شد.
مراسم ورود، عضویت، پذیرش
The initiation ceremony for new employees included a formal introduction by the CEO.
مراسم ورود کارمندان جدید شامل معرفی رسمی توسط مدیرعامل بود.
Her initiation into the royal court required months of etiquette training.
پذیرش او در دربار سلطنتی مستلزم ماهها آموزش آداب و رسوم بود.
The initiation fee for the private golf club is quite expensive.
حق عضویت در باشگاه خصوصی گلف بسیار گران است.
کلمهی «initiation» در زبان فارسی به «آغاز»، «شروع» یا «ورود به مرحلهای تازه» ترجمه میشود.
این واژه در زبان انگلیسی کاربردی وسیع دارد و معمولاً به فرآیند آغاز یک فعالیت، پروژه یا تجربهی جدید اشاره میکند. «Initiation» میتواند بهسادگی به معنای شروع یک کار باشد، مثل آغاز یک طرح علمی یا یک پروژهی کاری. اما در معنای عمیقتر، این کلمه به ورود فرد یا گروهی به مرحلهای تازه از زندگی یا تجربهای خاص نیز دلالت دارد. همین گستردگی معنایی، این واژه را به مفهومی چندلایه و پرکاربرد تبدیل کرده است.
یکی از ابعاد مهم «initiation» جنبهی فردی آن است. در بسیاری از متون، این واژه به لحظهای اشاره میکند که شخص برای نخستین بار وارد عرصهای تازه میشود. برای مثال، وقتی کسی اولین تجربهی شغلی خود را آغاز میکند، این لحظه را میتوان نوعی initiation دانست. در اینجا، این کلمه حامل معنای رشد، یادگیری و شروع مسیری تازه است؛ مسیری که ممکن است چالشهای خاص خود را نیز در بر داشته باشد.
از منظر گروهی و اجتماعی، «initiation» به فرایندی اطلاق میشود که طی آن فردی به جمعی تازه یا فعالیتی گروهی وارد میشود. در بسیاری از فرهنگها و حتی سازمانها، ورود به یک گروه یا جامعهی خاص با نوعی initiation همراه است؛ گاهی این فرآیند نمادین است و گاهی جنبهی عملی و آموزشی دارد. این مفهوم نشان میدهد که initiation تنها شروع یک کار ساده نیست، بلکه اغلب نشانهی پذیرش و تعلق نیز به شمار میآید.
کاربرد «initiation» در علوم مختلف نیز چشمگیر است. در روانشناسی، این واژه برای توصیف لحظهی آغاز یک تجربهی مهم یا مرحلهی رشدی به کار میرود. در مدیریت و علوم سازمانی، initiation به معنای شروع یک پروژه یا فرآیند رسمی است که با برنامهریزی و هدفگذاری همراه است. در ادبیات، این واژه گاه با معنایی استعاری به کار میرود و به سفر آغازین یا تجربهی نخستین شخصیتها اشاره دارد، تجربهای که مسیر داستان را شکل میدهد.
«initiation» فراتر از یک واژهی سادهی مربوط به «شروع» است. این کلمه حامل مفهومی عمیق از ورود به دنیایی تازه، آغاز چالشی جدید یا پذیرش فرد در جمعی متفاوت است. همین گستردگی و انعطافپذیری سبب شده است که «initiation» هم در گفتار روزمره و هم در متون تخصصی جایگاه مهمی پیدا کند. هر جا که پای آغاز، تغییر یا ورود به مرحلهای تازه در میان باشد، این واژه نقشی کلیدی ایفا میکند و بار معنایی خاصی به جمله میبخشد.
شکل جمع initiation در زبان انگلیسی initiations است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «initiation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/initiation