فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Blow Away

معنی‌ها

phrasal verb

چیزی را به وزش باد سپردن

phrasal verb

چیزی را به وسیله‌ی هوا پراکنده کردن یا حرکت دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
phrasal verb

کسی را با تیراندازی کشتن

phrasal verb

مبهوت کردن، تحت‌ تأثیر قرار دادن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blow away

  1. phrasal verb cause to go away by blowing
  1. phrasal verb disperse or to depart on currents of air
  1. phrasal verb kill (someone) by shooting them
  1. phrasal verb flabbergast; to impress greatly

ارجاع به لغت blow away

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blow away» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blow-away

لغات نزدیک blow away

پیشنهاد بهبود معانی