شکل جمع:
baptismsتعمید، غسل تعمید، آیین غسل تعمید و نامگذاری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
During the first few weeks, the new president had his baptism.
رئیسجمهور جدید در هفتههای اول با امتحانات سختی رو برو شد.
سنگاب غسل تعمید
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «baptism» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/baptism