شکل جمع:
ritualsتشریفات مذهبی، آیین پرستش، تشریفات
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ritual dances
رقصهای پرستوار
Amongst them, fasting had great ritual importance.
در میان آنان روزهگیری اهمیت آیینی زیادی داشت.
the ritual of baptism
(برگزاری) مراسم غسل تعمید
Neurotics who turn simple daily tasks into rituals.
روانرنجورانی که کارهای سادهی روزانه را تبدیل به تشریفات میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ritual» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ritual