با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Ceremonial

ˌserɪˈmoʊniəl ˌserəˈməʊniəl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more ceremonial
  • صفت عالی:

    most ceremonial

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adjective B1
    مربوط به جشن، تشریفاتی، تشریفات، آداب
    • - the ceremonial dances of African natives
    • - رقص‌های سنتی بومیان افریقا
    • - the pompous ceremonials of the Catholic Church
    • - آئین‌های پرطمطراق کلیسای کاتولیک
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد ceremonial

  1. adjective ritual, formal
    Synonyms: august, conventional, imposing, liturgical, lofty, mannered, ritualistic, solemn, stately, studied, stylized
    Antonyms: informal, unceremonial

ارجاع به لغت ceremonial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ceremonial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ceremonial

لغات نزدیک ceremonial

پیشنهاد بهبود معانی