شکل جمع:
ceremoniesشکل رسمی این لغت: ceremonial
مراسم، تشریفات، جشن، آیین (مجموعهای از اعمال رسمی، اغلب ثابت و سنتی که در مناسبتهای مهم اجتماعی یا مذهبی انجام میشوند)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
The graduation ceremony was held in the university auditorium.
جشن فارغالتحصیلی در تالار دانشگاه برگزار شد.
Everyone eagerly awaited the coronation ceremony of the new king.
همه مشتاقانه منتظر مراسم تاجگذاری پادشاه جدید بودند.
The guests were received with respectful ceremony.
از مهمانان با تشریفاتی محترمانه پذیرایی شد.
The ceremony of exchanging gifts at Christmas brings families together.
آیین تبادل هدیه در ایام کریسمس خانوادهها را دور هم جمع میکند.
رفتار مبادی آداب، تعارف (رفتار بسیار رسمی و مؤدبانه)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Sina guided them to hall with great ceremony.
سینا در نهایت احترام آنها را بهطرف سالن راهنمایی کرد.
He told the students abruptly and without ceremony that they would have to leave.
ناگهان و بهشیوهای خارج از ادب به دانشجویان گفت که باید بروند.
بیدنگ و فنگ، بیمعطلی، بدون تشریفات
مراسم افتتاحیه
پایبند رسوم و تشریفات بودن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ceremony» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ceremony