فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rite

raɪt raɪt

شکل جمع:

rites

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

فرمان اساسی، مراسم، تشریفات مذهبی، آداب

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

marriage rites

مراسم ازدواج

hajj rites

مناسک حج

نمونه‌جمله‌های بیشتر

courtship rites

تشریفات خواستگاری

The Scottish rite of Freemasonry

آیین اسکاتلندی فراماسونری

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rite

  1. noun ceremony, tradition
    Synonyms:
    custom practice form procedure act ritual tradition observance celebration occasion formality service solemnity liturgy ordinance communion sacrament ceremonial

ارجاع به لغت rite

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rite» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rite

لغات نزدیک rite

پیشنهاد بهبود معانی