آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۶ بهمن ۱۴۰۳

    Observance

    əbˈzɜrːvns əbˈzɜːvns

    شکل جمع:

    observances

    معنی observance | جمله با observance

    noun countable uncountable formal

    (قانون یا عرف دینی) پیروی، اطاعت، رعایت، پایبندی

    The observance of safety protocols is essential in the workplace.

    رعایت پروتکل‌های ایمنی در محیط کار ضروری است.

    The observance of the laws reflects a commitment to civic responsibility.

    پایبندی به قوانین نشان‌دهنده‌ی تعهد به مسئولیت مدنی است.

    noun countable formal

    فریضه، آیین، منسک، رسم، عرف، واجب، مراسم، تشریفات

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    Memorial Day observances are an important part of American culture.

    مناسک روز یادبود بخش مهمی از فرهنگ آمریکایی است.

    She participates in various religious observances to honor her beliefs.

    او برای ارج نهادن به اعتقادات خود در مراسم‌های مذهبی مختلفی شرکت می‌کند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد observance

    1. noun attention to, knowledge of something
      Synonyms:
      awareness notice mind note observation knowledge regard attention heed heeding compliance adherence performance fulfillment keeping honoring carrying out obedience satisfaction fidelity mark celebration cognizance acknowledgment acquittance discharge acquittal remark
      Antonyms:
      carelessness neglect heedlessness thoughtlessness
    1. noun ceremony, rite
      Synonyms:
      ritual form formality practice tradition custom celebration service performance rule fashion rite liturgy ceremonial
      Antonyms:
      unorthodoxy

    لغات هم‌خانواده observance

    noun
    observation, observer, observance, observatory
    adjective
    observant, observable
    verb - transitive
    observe
    adverb
    observantly

    سوال‌های رایج observance

    شکل جمع observance چی میشه؟

    شکل جمع observance در زبان انگلیسی observances است.

    ارجاع به لغت observance

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «observance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/observance

    لغات نزدیک observance

    • - obsequy
    • - observable
    • - observance
    • - observant
    • - observantly
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بدنسازی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بدنسازی به انگلیسی

    واژه سال 2025 دیکشنری ها

    واژه سال 2025 دیکشنری ها

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    holland shades of something or someone Manichaean tumult motherhood turn down exponential extant extensible extensively gourmet exterritorial extreme weather extremely subterfuge محموله تحریم تحمیل متحمل یحتمل تحقق مهمل منقار نامگذاری مغیلان مقوا تقدم منقش نصیر منجوق
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن ابزار تبدیل آدرس
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2026 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.